هنوز به خوبی روزهای آغاز طلبگی را به یاد دارم، فضایی متفاوت از دبیرستان. دل کندن از دبیرستان و دوستان صمیمی و وارد شدن در فضایی با که هنوز با آن خو نگرفته بودم برایم سخت بود. نمی دانم شما هم درچنین موقعیتی واقع شده اید یا نه؟
یادش بخیر! اون اوائل حس غریبی به آدم دست می داد. به جایی رفته بودم که همه چیز آن برام تازگی داشت؛ از ساختمان و محیط آن گرفته تا آدم هایی که اونجا باهاشون برخورد داشتم، حتی رفتارها آنها هم برام بویی از تازگی به همراه داشت.
بگذریم! این غریبه های ناآشنا به مرور همگی برام آشناهای قریبی شدند که دل کندن از آنها دیگه برام ساده نیست.
یکی از این غریبه های ناآشنای روزهای اول طلبگی، اساتیدی بودند که سر درس ها حاضر می شدند؛ نوع گفتار و رفتار و حتی لباس آنها نیز متفاوت از معلم ها و دبیرانی بود که تو مدرسه و دبیرستان دیده بودم.
روزها می گذشت و هر سال با اساتید جدیدی آشنا می شدم. در این میان با استادی آشنا شدم که تمام اوصافی که از اساتید اخلاق شنیده بودم را یکجا در خود جمع کرده بودو مصداق این بیت بود:
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری
گویی همین دیروز بود که بلاخره قرار شد در کلاس استادی که بارها وصف آن را شنیده بودم حاضر شوم. عالمی متواضع و فروتن، ساده زیست با ضمیری روشن از نسل علمای نجف که علم و عمل را با هم در آمیخته بود. این استاد دوست داشتنی کسی نبود جز آقا شیخ تقی خاتمی.
کهولت سن آقا شیخ تقی خاتمی هم نتوانسته بود مانع از برقراری ارتباط صمیمانه ی ایشان با طلاب جوان مدرسه شود و هنوز هم که هنوز است هر سال دوستان ما سعی می کنند به دیدار این استاد بزرگ نائل شوند.
هنوز هم مسجد چهل ستون زنجان توصیه های این استاد بزرگ را که می فرمودند: «اگر دنیا هم می خواهید درس بخوانید اگر آخرت را هم می خواهید خوب درس بخوانید... » به یادت خواهند آورد.
هنوز به یاد دارم روزی را که من و هم حجره ام تصمیم گرفتیم ایشان را برای ناهار به حجره ی خودمان دعوت کنیم و ایشان در کمال تواضع و فروتنی دعوت ما قبول کردند سر از پا نمی شناختیم.
هنوز به یاد دارم که ایشان حتی از مشکلات مالی شاگردان خود نیز باخبر می شدند و در حد توان به وضعیت آنها رسیدگی می کردند.
هنوز زمزمه ی توصیه های ایشان به نماز شب و ساده زیستی و راستگویی در حلقه درس اخلاق ایشان آویزه ی گوش طلاب مدرسه امام صادق (ع) زنجان است.
نشانه شناسی ریش پروفسوری دولتی ها نویسنده: سعید مقدم
نشانه شناسی مطالعه نشانه ها و نماد ها است. در علم نشانه شناسی مشخص می شود که نشانه ها از چه تشکیل شده اند .نشانه امری عینی و ملموس است و جایگزین پدیده ای می شود که غایب است. نشانه شناسی به زبان ساده دانشی است که به دنبال یافتن سازوکارهای تولید نشانه هایی است که انسان برای انتقال یک معنی و پیام تولید می کند. زبان گفتاری، رفتاری، شیوههای بیان فیزیکی (حرکات دست، چشم، ابرو...) همه نشانه هایی هستند که ما انسان ها برای انتقال پیام بکار می گیریم.
با شروع به کار رئیس جمهور جدید و معرفی وزرای پیشنهادی به مجلس، یکی از نکاتی که در مورد ظاهر برخی افراد دولت و کابینه وجود داشت، شکل محاسن بود!
با نگاهی اجمالی به تصاویر وزرای دولت یازدهم می توان فهمید دو نفر از آنها به علاوه معاون اول و رئیس دفتر حسن روحانی ریش پروفسوری دارند.
اما ریش نشانه ی چیست؟
ریش نیز به عنوان یکی از رفتارهای فرهنگی نشانه ای است که با مطالعه ی آن می توان به معنا و پیام آن پی برد:
نشانه شناسی دینی ریش
در بسیاری از ادیان و مذاهب، ریش کارکرد مهمی دارد. در برخی از ادیان، ریش بخش جدایی ناپذیر هویت یک مرد بوده و بخشی از عظمت، شرافت، عزت و مردانگی یک مرد محسوب میشود.
دین یهود
عبرانیان از زمان های بسیار قدیم ریش می گذاشتند و بر طبق شریعت حضرت موسی (علیه السلام) مجاز به تراشیدن ریش نبودند و کندن ریش نزد آنان علامت تحقیر و بی احترامی بود.
حضرت موسی (علیه السلام) با مردانی از بنی اسرائیل به کوه طور رفت ودستور فرمود که بعد از دعای من آمین بگویید. از جمله دعاهای حضرت نفرین بر کسانی که ریش خود را می تراشیدند.(برگرفته از اولین دانشگاه و آخرین پیامبر (ص)، ج 15 ، ص 243 ، 263 )
دین مسیح
بسیاری از چهرههای دین مسیحیت، از جمله عیسی مسیح با ریش تصویر میشوند. در کلیسای کاتولیک در طول تاریخ داشتن ریش و تراشیدن آن، به تناوب مجاز و ممنوع شدهاست. امروزه برخی از اعظای جوامع کاتولیک، از ریش به عنوان یک نشانه حرفهای استفاده میکنند. کشیشان مسیحی خاورمیانه، با تراشیدن و یا نتراشیدن ریش خود، وضعیت تاهل خود را نمایش میدهند.
دین اسلام
اما ریش در دین اسلام سنت پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) محسوب می شود. علمای شیعه، اکثراً تراشیدن ریش را جایز بودن نمی دانند. ریش گذاشتن در آموزه های دینی نشانه ی عظمت و نشانگی مردانگی (بحار، ج 3 ، ص 62 و 75 )، زینت برای مردان (سفینة البحار، ج 2، ص 508 )، عدم تقلید از دشمنان [پرهیز از سبک غربی] (وسائل الشیعه، ج 1 ص 423 ) و . . . محسوب می شود.
نشانه شناسی مذهبی ریش پروفسوری
اما ریش پروفسوری از نظر مذهبی مورد اختلاف علماء شیعه قرار گرفته است برخی از مراجع آن را مصداقی از ریش داشتن می دانند و در نتیجه حرمتی برای آن قائل نیستند:
· بعضی از مرد ها موهای چانه خود را باقی گذاشته و باقیمانده را می تراشند، این کار چه حکمی دارد؟
جواب: تراشیدن مقداری از ریش، حکم تراشیدن تمام آن را دارد.( کتاب استفتائات حضرت آیت الله خامنه ای)
· آیا ریش پروفسوری کافی است؟
جواب: کافی نیست. (کتاب استفتائات حضرت آیت الله بهجت)
· زدن ریش بطوری که بر روی چانه باقی باشد چه حکمی دارد؟
پاسخ: بنابر احتیاط واجب جایز نیست. (کتاب استفتائات حضرت آیت الله سیستانی)
· حد ریش چه اندازه است؟ و تراشیدن قسمتی از ریش جهت زیبا کردن صورت چه حکمی دارد؟ریشهای به اصطلاح پرفسوری نیز حرام است؟
جواب: حد ریش آن است که در عرف بگویند او دارای ریش است و تراشیدن دو طرف صورت، در صورتی که چانه و اطراف آن محفوظ باشد (ریش پرفسوری) اشکالی ندارد. (کتاب استفتائات حضرت آیت الله مکارم شیرازی)
· آیا می توانیم ریش پروفسوری بگذاریم، یعنی ریش چانه را نزده و ریش قسمتهای دیگر را بتراشیم؟
جواب: ریش پرفسوری در صورتی که عرفا صدق کند که ریش دارد مانعی ندارد. (کتاب استفتائات حضرت آیت الله وحید خراسانی)
نشانه ی شناسی اجتماعی ریش پروفسوری
در عرف جامعه ریش پروفسوری را نشانه ی باکلاس بودن و تحصیلات دانشگاهی و داشتن روابط عمومی قوی می دانند. به همین دلیل معمولاً اساتید دانشگاه و دانشجویانی که وارد دانشگاه شده اند در صورتی که بخواهند ریش داشته باشند ریش پرفسوری می گذارند. البته برخی از افراد مشهور مانند بازیکنان ورزشی و بازیگران سینما که می خواهند خود را افراد متشخص و باکلاس جامعه نشان دهند، ریش پروفسوری می گذارند.
ریش پروفسوری دولت ها نشانه ی گفتمان دولت یازدهم
به نظر می رسد در گفتمان دولتی ها نیز افرادی که از این ریش استفاده می کنند ادعای داشتن تحصیلات بالا و تخصص در حیطه مدیریتی دارند و برخلاف دولت قبلی که ادعا می شد به تخصص افراد توجه نمی شود این دولت می خواهد خود را نماینده ی متخصصان و جامعه ی دانشگاهی معرفی کند. به نظر می رسد این طرز فکر گفتمان غالب دولت یازدهم به شمار می رود.
انگار همین دیروز بود که صورت ماه تو را دیدم.
و تو را ماه ترین ماه نامیدند و چه نام زیبایی.
و چه زود با هم دوست شدیم، انگار سالهاست که تو را می شناسم.
آری تو را می شناسم از همان کودکی ام، از وقتی که بزرگ ترها، بزرگ شدن را با تو و روزه گرفتن همراه تو برایم معنا کردند.
و انگار همین دیروز بود که اولین روزه ی خود را با گرفتم و جایزه ای کوچک اما دلچسب گرفتم. آری من آن روز دیگر بزرگ بودم.
با توام ای ماه خوب خودم، چقدر دلم برایت تنگ می شود.
ای ماه من! تو در گرم ترین فصل سال هم باز ماه ترین ماه من بودی!
با تو بود که فهمیدم لحظه لحظه ی زمان عبادت می شود حتی اگر در خواب باشی.
با تو بود که فهمیدم می شود بنده ی خوبی برای حضرت حق بود.
با تو بود که قدر را قدر دانستم و از قدر خودم پیش خدا با خبر شدم.
ای ماه ترین ماه من، برای همیشه با من بمان.
ای ماه ترین ماه من، به خدا دلم برایت تنگ می شود...
شاید در این روزها که همه می گویند من به چه کسی رأی می دهم و در مورد کاندیدای منتخب خودم با دیگران بحث و گفتگو می کنند شنیدن این جمله که من به چه کسی رأی نمی دهم کمی عجیب به نظر برسد. امّا در این روزها که اکثر افراد به دنبال انتخاب کاندیدای مورد نظر خود در انتخابات هستند، من هنوز به طور قطعی نامزد مورد نظر خود را مثل اکثر افراد جامعه انتخاب نکرده ام و هنوز به بررسی برنامه های انتخاباتی 8 نامزد ریاست جمهوری ادامه می دهم.
من برای تعیین کاندیدای مورد نظر خودم از یک روش مرسوم در آزمون های تستی استفاده می کنم. ابتدا به گزینه هایی که مئطمن هستم رأی نمی دهم را مشخص می کنم تا انتخاب نهایی برای من آسان تر شود.
اما برای کنار گذاشتن این گزینه از شاخص هایی که مقام معظم رهبری در بیانات خود در مورد کاندیدای اصلح بیان فرموده اند استفاده می کنم.
· مقام معظم رهبری: نکتهى دیگر این است که رفتار داوطلبان در ریختوپاش و خرج و تبلیغاتِ زیاد از اندازهى لازم می تواند ماها و آحاد مردم را نسبت به آنچه که بعداً پیش خواهد آمد، آگاه و هشیار و بیدار کند. آن کسى که یا از بیتالمال هزینه می کند، یا از پول مشتبه به حرامِ بعضىها استفاده می کند، نمی تواند اطمینان مردم را جلب کند؛ به این چیزها خیلى باید توجه کرد.(6/3/1392)
من به کسی که به گفته خودش در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384، سه میلیار و چهارصد میلیون تومان هزینه تبلیغاتی می کند، رأی نمی دهم.[1]
من به کسی که برای برگزاری همایش انتخاباتی اش در در ورزشگاه شهید حیدریان قم، از اتوبوس های ناوگان حمل و نقل شهر کرج و تهران! جهت جایجایی جمعی از حاضرین در این همایش استفاده می کند، [2]رأی نمی دهم.
· مقام معظم رهبری: نباید ارزش عدالت به عنوان یک ارزش درجه ى دو کم کم در مقابل ارزشهاى دیگر به فراموشى سپرده شود؛ در نظام ما این خطر وجود داشته است. ارزش هاى دیگر هم خیلى مهم است؛ مثلاً ارزش پیشرفت و توسعه، ارزش سازندگى، ارزش آزادى و مردم سالارى. مطرح کردن ارزش عدالت مطلقاً به معناى نفى اینها نیست؛ اما وقتى ما این ارزش ها را عمده مى کنیم و مسأله ى عدالت و نفى تبعیض و توجه به نیازهاى طبقات محروم در جامعه کمرنگ مى شود، خطر بزرگى است.( 8 شهریور 1384)
من به کسی که در پاسخ به پرسشی که درباره دهه پیشرفت و عدالت از وی پرسیده می شود می گوید: "به نظر من این بحث یک مقدمه ای دارد مقدمه اولش این است بنده اگر رئیس دولت شدم می خواهم تصمیم بگیرم برای پیشرفت کشور چون تا پیشرفت اتفاق نیفتد عدالت در واقع توزیع فقر است."[3] رأی نمی دهم.
· مقام معظم رهبری: "ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان «تکنوکرات» لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی کرد."(1/1/1392)
من به کسی که به تکنوکرات بودن خود افتخار می کند و می گوید: «ممکن است که بگویند فلانی، انسان تکنوکراتی است که باید بگوییم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای استفاده درست از ابزار خوب و مدرن است که برای پیاده سازی یک آرمان و یک عقل متصل به وحی الهی استفاده میشود.»[4] رأی نمی دهم.
[1] .http://www.rajanews.com/detail.asp?id=158779
[2] . http://www.rajanews.com/detail.asp?id=158847
[3] . http://www.rajanews.com/detail.asp?id=158872
[4] .http://www.rajanews.com/detail.asp?id=153470
سبک زندگی موضوعی است که امروزه بر سر زبان ها افتاده است. کتاب «مفاتیح الحیاة» آیت الله جوادی آملی که ازش به عنوان جلد دوم «مفاتیح الجنان» یاد می شود، سبکی از زندگی مؤمنانه است.
اما موضوعی که می خوام بهش اشاره کنم تقریباً به این موضوع ارتباط زیادی نداره. چند روز قبل برای تهیه یه مصاحبه با حاج آقای عمادی یکی از گردآورندگان کتاب مفاتیح الحیاة به مؤسسه آیت الله جوادی رفته بودیم. حاج آقای عمادی نکته ظریف علمی را از آیت الله جوادی نقل کردند که نقلش فکر کنم خالی از لطف نباشه.
نکته: اشتباهی که به قدری رایج شده که کمتر کسی بهش توجه داره. به نظر شما «تجلیل» به چه معناست؟
درسته، معمولاً ما تجلیل را بزرگداشت ترجمه می کنیم و همه جا هم همین معنا ازش برداشت می شود (مثلاً گفته میشه مراسم تجلیل از ...). ولی حاج آقا عمادی از آیت الله جوادی آملی نقل می کردند که به یک مناسبتی ایشان فرمودند که کلمه ی «تجلیل» معنایی غیر از معنای مرسوم داره. تجلیل از ماده ی «جُلّ» است و به معنای پالان گذاشتن است.
حالا شاید این سؤال به ذهن تون بیاد که برای مفهوم «بزرگداشت» از چه واژه ای استفاده کنیم. واژه ی معادل این مفهوم کلمه ی «اجلال» است که از ماده ی «جَلّ» می باشد.