سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مبانی نظری ایده ها و عملکرد وزاری دولت تدبیر و امید، سال ها قبل توسط یکی از مشاورین آقای روحانی در کتاب «ایران و جهانی شدن، چالش‌ها و راه حل‌ها» تئوری ریزه شده و بر این کتاب، آقای روحانی- رئیس جمهور کشورمان- پیشگفتاری نوشته است.

وزیر صنعت با بیان "در اقتصاد نیز نیازمند واردات مدیران اقتصادی خارجی هستیم" گفت: همان‌طور که در بخش‌های ورزشی مربی خارجی به کشور می‌آوریم در بخش صادرات نیز برای توسعه بازارهای صادراتی نیازمند ورود مدیران اقتصادی خارجی هستیم    .

این ایده اگر چه در ظاهر بسیار ساده و زیبا به نظر می رسد اما آشنایی با مبانی نظری این ایده ها، پرده از حقیقتی تلخ بر می دارد. و آن همان «گفتمان وابستگی» است که توسط مشاور آقای روحانی تئوری ریزه شده و بوسیله ی وزارت خانه های متبوع عملیاتی می شود.

آقای سریع القلم در این کتاب مسیر توسعه ایران را با انگاره ی وابستگی تئوری ریزه می نماید. این تئوری تنها راه توسعه ی ایران را در دنبال روی از نظام سرمایه داری و دست کشیدن از برخی ارزشها و اصول قانون اساسی می داند؛ چرا که برخی از بندهای قانون اساسی را در تعارض با توسعه ی غربی می داند.

انقلاب اسلامی که هویت خود را  در رویارویی با نظام استکباری (سرمایه داری) کسب کرد، در این تئوری باید دست از اصول و ارزش های خود بردارد و دست به دامان همان نظام استکباری می شود که هویت خود را در ضدیت با آن بدست آورده است.

از نظر سریع القلم، نباید به دنیای بین‌المللی و نظام سرمایه‌داری بدبین بود، بلکه برای رشد و توسعه ایران باید به آنها «اعتماد» کرد، و هر کشوری که زودتر به آنها اعتماد کرد مانند ژاپن- زودتر به پیشرفت و توسعه دست یافت(ص26)

عقلانیت و نیز ضرورت رشد و توسعه کشور، مسأله‌ای است که پیوستن به نظام سرمایه‌داری و کاپیتالیستی جهانی شدن را اجتناب‌ناپذیر کرده است(ص30)

از نظر سریع القلم، همکاری با بخش خصوصی مستلزم همکاری با شرکت‌های داخلی و به ویژه شرکت‌های خارجی از کشورهای صنعتی و توسعه یافته است، به طوری که می‌توان گفت رشد و توسعه ایران صرفا با همکاری با آمریکا، آلمان، فرانسه و ... امکان‌پذیر است.(ص106) و همچنین حل مشکل اقتصادی و دست یابی به پیشرفت و توسعه در روند جهانی شدن، مشروط به واسپاری اقتصاد به بخش خصوصی است(ص103-104)

حالا رونمایی از قراردادهای نفتی جدید ایران که با حضور شرکت های خارجی و شرکت های خصوصی و حذف شرکت ملی نفت تعریف شده است دقیقاً در راستای عملیاتی کردن همین تز تلقی می شود:

با برگزاری کنفرانسی در تهران، از مدل جدید قراردادهای نفتی ایران موسوم به IPC     رونمایی شد. مطابق با این مدل قراردادی، یکی از شروط حضور شرکت‌های خارجی در میادین نفتی و گازی ایران، مشارکت یک شرکت ایرانی در فعالیت‌های اکتشاف و توسعه میدان در کنار این شرکت‌ها است. براساس مدل IPC   ، شرکت ملی نفت ایران اجازه حضور در این مشارکت را ندارد و فقط شرکت‌های خصوصی مجوز حضور در این کنسرسیوم را دارند. در این مدل قراردادی، شرکت ملی نفت ایران به عنوان کارفرما تلقی شده است و نقشی به عنوان اپراتور در پروژه‌ها ندارد.

در دیدگاه سریع القلم، لازمه ی این همکاری با آمریکا، آلمان و ... این است که آنها در ایران حضور داشته باشند (ص106) و به تعبیر آقای نعمت زاده در اقتصاد نیز نیازمند واردات مدیران اقتصادی خارجی هستیم.


نوشته شده در  یکشنبه 94/9/29ساعت  11:13 عصر  توسط سعید مقدم 
  نظرات دیگران()

پیاده روی اربعین حسینی در چارچوب نظریه های جامعه شناسان و اندیشمندان غربی قابل فهم نیست. پیاده روی اربعین قطعاً کنشی از سنخ کنش های عقلانی معطوف به هدف نیست،  زیرا اساس کنش عقلانی معطوف به هدف، سود دنیویی است. در این نوع از کنش ها، این سود دنیوی است که فرد را بر می انگیزاند تا کنش از وی صادر گردد، در حالی که در پیاده روی اربعین به عنوان یک کنش، افراد کنش گر نه تنها به دنبال سود مادی نیستند بلکه تمام سرمایه مادی سالانه ی خود را در این همایش بزرگ هزینه می کنند. علاوه بر این، در این راهپیمایی عظیم احتمال خطر جانی برای زئران حسینی نیز وجود دارد و لذا با عقلانیت ابزاری که به دنبال انتخاب بهترین وسیله برای دستیابی به هدف مادی است، نمی توان به تحلیل این واقعه عظیم پرداخت.

مدرنیته و نظام سرمایه داری غرب که با انکار ارزش های الهی  و با اعلام مرگ خدا، به بزرگی تمدن خود بالید و مرگ ارزش ها را جشن گرفت و حکم به خروج کنش عقلانی معطوف به ارزش از دایره ی تئوریک خود داد، حال باید این بار برای تحلیل کنش های انسانی از قبیل گردهمایی بزرگ اربعین، نظریه های موجود خود را جرح و تعدیل کند و براساس مفاهیم جهان اسلام به تحلیل این قبیل کنش ها بپردازد.

کنش های که در روز عاشورا در کربلا در اوج زیبایی رخ داد، کنش های معطوف به هدف و به دنبال سود دنیوی نبود، بلکه کنش های عقلانی معطوف به ارزش های الهی بود، براساس این منطق، کنش، نه به دلیلِ سودآوری دنیوی، بلکه براساس پیروی از حق، معنا دار خواهد بود و کنش هایی که در گردهمایی روز اربعین از کنشگران رخ می دهد را باید باز تولید کنش های روز عاشورا دانست و بر اساس همان منطق تفسیر نمود. پیاده روی و همایش عظیم اربعین تجلی ارزش های الهی در روی زمین است و باید بر خلاف گفته ی نیچه با رساترین فریاد اعلام کرد: «و هنوز خدا زنده است.»

بر اساس چنین منطقی، می توان گفت پیاده روی اربعین نشانه ی شکل گیری تمدن و اقتدار جهانی نوینی براساس کنش عقلانی معطوف به ارزش است. اقتداری که آغازگاه آن، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و امتداد آن در اربعین حسینی قابل مشاهده است و البته این پایان راه نیست...

اربعین حسینی تبلور یک همزیستی زیبا از نژادها و زبان ها و قومیت ها در یک سرزمین است که لازمه پدید آمدن یک تمدن جهانی است. ارزش های زیبایی که در تابلوی روز عاشورا ترسیم شد و زینب سلام الله علیها به تماشای آن نشست، این بار در همایش جهانی پیاده روی اربعین بازتولید می شود تا این بار، غربِ تشنه ی معنویت به نظاره ی آن بنشید.


نوشته شده در  سه شنبه 94/9/10ساعت  11:53 عصر  توسط سعید مقدم 
  نظرات دیگران()

گاهی سازندگان یک فیلم را ملعون می دانند و گاهی آنها را مجاهدان در راه خدا. گاهی به پای سیاستمداران می پیچند و گاه به مدح آنان می پردازند، اطلاعیه می دهند و از کاندیداتوری فرد خاصی حمایت می کنند و ....

آیا هر فردی آزاد نیست که در این زمینه ها نظر بدهد؟ بله دقیقاً هر کسی آزادانه می تواند در زمینه های مختلف نظر بدهد . ولی وقتی این امر به مساله و مشکل اجتماعی تبدیل می شود که برخی افراد، گروه مرجع برای دیگران می شوند. در این صورت، گروهی که الگو برای دیگران می شود باید از شایستگی لازم در آن عرصه برای اظهار نظر برخوردار باشد.

متاسفانه در جامعه ما به دلیل عدم توازن و تعادل در جایگاه اجتماعی گروهها و افراد، گروههای مرجع نیز دچار تغییر شده اند و افرادی که شایستگی اظهار نظر در مسائل تخصصی ندارند، بر خود لازم می دانند در هر عرصه ای اظهار نظر نمایند

چنین جامعه ای به مرور به جامعه ای مداح محور تبدیل خواهد شد که کمتر زمینه ای پیدا خواهد شد که برخی از مداحان در آن اظهار نظر نکنند. این موضوع از زوایای مختلف قابل آسیب شناسی است.(ریشه ها و پیامدهای آن). اما موضوعی که اکنون به آن اشاره می کنم این است که دین ورزی و دین داری در چنین جامعه ای چگونه خواهد بود.

از آنجا که مداح با مدح اهل بیت (ع) در ارتباط است و این امر با عواطف و احساسات مردم در ارتباط است، اگر جامعه ای مداح محور بشود در این صورت جامعه و دین داری در آن نیز به سوی دین ورزی احساسی و عاطفی خواهد رفت و از عقلانیت و دین داری معرفتی فاصله خواهد گرفت. جامعه ی احساسی که عقلانیت و معرفت در آن در حاشیه قرار می گیرد، دچار آسیب های جدی خواهد شد که پرداختن به این مطلب خود مجال دیگری می طلبد.


نوشته شده در  پنج شنبه 94/5/8ساعت  10:32 عصر  توسط سعید مقدم 
  نظرات دیگران()

سردار سلیمانی را آمریکایی ها این گونه می شناسند؛ باهوش، جنگ افروز، هراس انگیز، به مثابه یک فرشته برای عراقی ها، قدرتمندترین بازیگر عرصه منطقه و خطرناک ترین مرد سال.

علت هراس آمریکایی ها از سردار سلیمانی چیست؟ سردار سلیمانی کسی است که نقشه آمریکا را در منطقه را تشخیص داده و با بازی مناسب، مانع از تکمیل شدن پازل آنها و تشکیل خاورمیانه ی آمریکایی شده است.

سردار سلیمانی را باید نماد انسان تربیت شده ی تمدن اسلامی دانست که غرب را در عرصه نظامی به چالش کشیده است. در تمام عرصه های علمی، سیاسی و اقتصادی در کنار تقویت ساختارها، به افرادی مانند سردار سلیمانی می خواهیم تا با هوشیاری و اخلاص و تخصص در راه تمدن سازی اسلامی گام بردارد.

 

 

 


نوشته شده در  پنج شنبه 94/5/8ساعت  12:46 عصر  توسط سعید مقدم 
  نظرات دیگران()

اخلاص یعنی هرکاری فقط برای خشنودی خدا انجام شود. چرا که خداوند بهترین شریک است اگر کوچکترین ناخالصی در کار مشاهده شود، آن را به شریک خود می بخشد. بهترین شریک کسی است که از سهم خود به نفع شریکش چشم پوشی کند

بچه ی کوچکی که خانه را فقط برای بدست آوردن دل مادر تمیز و جارو می کند. تشویق های پدر، برادر و خواهر برایش مهم نیست و تنها در انتظار تشویق مادر است. و این یعنی کار خالصانه برای مادر.

تفکر اولین گام برای دست یابی به اخلاص در عمل است. آیا اخلاص در عمل، در فضای مجازی نیز مهم است؟

دومین گام برای اخلاص ورزی، شناخت و آگاهی است؛ یعنی بدانیم چرا وارد فضای مجازی شده ایم و تکلیف مان در این عرصه مهم چیست.

یکی از آسیب های فضای مجازی تأثیر پذیری از دیگران است و این تأثیر پذیری، اخلاص در عمل را کمرنگ می کند.

گاهی فضای مجازی همرنگ شدن با جماعت را از ما طلب می کند، خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. و این یعنی کم رنگ شدن رنگ خدایی در کار من.

حب و بغض های غیر الاهی نیز با اخلاص در فضای مجازی منافات دارد. یعنی معیار دوستی ها و دوست داشتن ها و دشمنی ها و دشمن داشتن ها در فضای مجازی معیاری به غیر از ارزش های الاهی باشد.

سانسور کردن حقیقت و یا نگفتن تمام حقیقت نیز با اخلاص در عمل منافات دارد. انعکاس دادن بخشی از حقیقت که با خواسته های درونی من مطابق است.

انتظار تشویق داشتن از دیگران نیز با اخلاص در عمل منافات دارد. با کاری که انجام می دهم انتظار تأیید و تشویق دیگران را داشته باشم.


نوشته شده در  یکشنبه 93/12/24ساعت  11:59 صبح  توسط سعید مقدم 
  نظرات دیگران()

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
از چیستی فرهنگ تا مهندسی فرهنگی
دولت مستسبع (وحشی زده) کنونی
بررسی گفتمان سید قطب و تأثیر آن بر شکل گیری جریانهای تکفیری مصر
مداح محوری و جامعه ی احساسی
رابطه ی تحصیل علم و حیات اخروی
[عناوین آرشیوشده]