سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انگار همین دیروز بود که صورت ماه تو را دیدم.

و تو را ماه ترین ماه نامیدند و چه نام زیبایی.

و چه زود با هم دوست شدیم، انگار سالهاست که تو را می شناسم.

آری تو را می شناسم از همان کودکی ام، از وقتی که بزرگ ترها، بزرگ شدن را با تو و روزه گرفتن همراه تو برایم معنا کردند.

و انگار همین دیروز بود که اولین روزه ی خود را با گرفتم و جایزه ای کوچک اما دلچسب گرفتم. آری من آن روز دیگر بزرگ بودم.

با توام ای ماه خوب خودم، چقدر دلم برایت تنگ می شود.

ای ماه من! تو در گرم ترین فصل سال هم باز ماه ترین ماه من بودی!

با تو بود که فهمیدم لحظه لحظه ی زمان عبادت می شود حتی اگر در خواب باشی.

با تو بود که فهمیدم می شود بنده ی خوبی برای حضرت حق بود.

با تو بود که قدر را قدر دانستم و از قدر خودم پیش خدا با خبر شدم.

ای ماه ترین ماه من، برای همیشه با من بمان.

ای ماه ترین ماه من، به خدا دلم برایت تنگ می شود...


نوشته شده در  پنج شنبه 92/5/17ساعت  9:2 صبح  توسط سعید مقدم 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
از چیستی فرهنگ تا مهندسی فرهنگی
دولت مستسبع (وحشی زده) کنونی
بررسی گفتمان سید قطب و تأثیر آن بر شکل گیری جریانهای تکفیری مصر
مداح محوری و جامعه ی احساسی
رابطه ی تحصیل علم و حیات اخروی
[عناوین آرشیوشده]